جوکر فیلم یا این که حقیقت؟
فیلمهایی که آینهای از زمان و اجتماع خودشان باشند مشخصا روی مخاطبانشان مخصوصا در نمایش نخستین , تاثیرگذارتر میباشند . ولی بیشتر زمانها تصور میگردد که فیلمهای ژانر اجتماعی چنین وظیفهای را برعهده دارا هستند . کمتر کسی فکرش را میکرد فیلم جوکر که برمبنای یکی کاراکترهای جهان کمیکبوکهای دیسی ایجاد شده است , کاراکتری که از دنیا فانتزی ابرقهرمانها میآید , مرزهای تخیل و فانتزی را پشت راز بگذارد و تبدیل به مهم ترین شمایلی شود که نمادی از عالم روز جاری ماست .
پیش از آن که درباره ی عارضهها عالی بودن فیلم «جوکر» دعوا کنیم میبایست از اهمیت آن ذکر کرد . فیلمیکه ارزشها و عنصرها سینما را به عمل گرفته تا فیلمیآنارشیستی البته خیر به معنای چپ آن بسازد . چرا «جوکر» فیلم مهمیاست؟ چرا خشونت و هراسی که در آن موجود هست تا این حد حقیقی و واقعی و ملموس و خیر فانتزی و ابرقهرمانی جلوه میکند؟
اولیه قرار بود فیلم قصه این باشد که جوکر چهطور پدید آمد . جوکری که اورا تحت عنوان نقطهی مقابل بتمن میشناختیم . بتمنی که قرار بود گاتهام را از ظلم و خرابی نجات بدهد . تاد فیلیپس , کارگردان فیلم در خلاصهی قصه فیلم گفته بود که «جوکر» ماجرای مردی به اسم آرتور فلک است که با خلل عصبی خنده روبهروست و اینکه چهگونه تبدیل به جوکر میشود . چنین داستانی میتوانست در غایت تبدیل به یک فیلم میانگین قصهگو در مورد عذابهای مردی شود کهاین توشه خیر در سوی رستگاری که به قعر دوزخ و جهنم رفت . ولی تاد فیلیپس بزرگتر از این میپندارد و «جوکر» را از یک آنارشیست یا این که مردی کم عقل تبدیل به چهرهای مهیب از سیاه بختی انسانی مینماید . اهمیت و هراسناک بودنش دراین است که با این مرد شم همدردی و همذاتپنداری میکنیم .
«جوکر» فیلم مهمیاست زیرا آدمی نظیر توماس وین را خیر در نقش شخصیتی خبیث که در نقش آدمیمنفعل تصویر میکند . توماس وین به مامان فلک مکر نکرده , چه بسا به وی پناه داده است ولی این به عبارتی مردی است که گاتهام جلوی چشمهایش فرو میریزد و کاری از دستش ساخته نیست . در حقیقت بشر خوبهی روایت به اندازهی آن جوانها مجنون و افسار گریخته در فروپاشی جوکر موءثر است .
یک کدام از رفقا اشاره نمود که «جوکر» تاد فیلیپس دقیقا جدال دموکراتها و جمهوریخواهها را در ایالات متحده تصویر میکند و توماس وین نمایندهی حزب دموکرات است . چهره ای موجه و سنجیده ولی در غایت ناکارآمد که اتفاقا باعث به ظهور دیوانهای نظیر جوکر ( رئیسجمهور جمهوریخواه ایالات متحده ) میگردد .
این تئوری آشوب «جوکر» را میشود به کل عالم توسعه اعطا کرد . جهانی که در آن افسارگسیختگی بیداد مینماید و سرکشی و همهمه منجر میشود جوکرهای روانی سردمدار شوند . جوکر مولد زشتی نیست . از دل زشتی متولد میگردد تا اتفاقا به آن بروزی بدهد که سبب ساز هشدار میگردد . در صورتی جوکر علامت داد و فریاد نشده بود , در سالهای آتی بتمنی در برخورد به گاتهام غرق خرابی بهوجود نمیآمد کما اینکه توماس وین شاهد خرابی گاتهام بود و توان تقابل با آن را نداشت . توماس وینی که بیشتر از آن که قهرمان باشد در فیلم سیاستمدار تصویر میگردد .
ژیل دولوز فیلسوف فرانسوی که اتفاقا در امر کاپیتالیسم و سرمایهداری و هنر صاحب و مالک لحاظ بود , که همهی این عنصرها در فیلم «جوکر» نیز وجود دارا هستند جایی میگوید : «عقیده مشابه یک پاره خشت است . میتوانید از آن برای ساختن دیوارهای یک دادگاه استعمال نمایید یا این که میتوانید با آن شیشهی پنجره را بشکنید و آن را به خارج پرتاب کنید» . تئوری یا این که خوبتر بگوییم نقل عهد و پیمان دولوز مشخصا نشان میدهد که چگونه جوکر ( بخوانید همهی جوکرها و هرج و مرجطلبان گاتهام ) از نیروی سرکشی و آنارشیگریشان خیر به سوی ساختن جامعهای خوبتر که تخریب همهی ارزشهای اخلاقی به کارگیری میکنند .
آن نمای آخرین فیلم گویای خیلی چیزهاست . هنگامیکه کل شهر دست به کودتا زدهاند و سبب ساز آزادی جوکر از چنگال ضابطه میگردند . نمایندهی آنان توماس وین نیست . جوکر است . جوکر حال یک نفر نیست . تک تک مردمان میباشند . اورا نظیر مسیحی که به صلیب کشیده میگردد روی خودرو میگذارند . جوکر قربانی گناهان همهی آنهاست از جمله آن هر کس به توماس وین شلیک میکند . گناهان به گردن وی میفتد و از به عبارتی جا دنیا برایش چنان پوچ میشود که آن لبخند ابدی را روی صورتش صورت میدهد . و بعد از آن همهی مردمان شهر , همهی ما جوکر میشویم . جوکر انتشار میشود و جوکرها شهر